Wednesday, January 19, 2005

دیالکتیک تنهایی

مرحله اول تنهایی است.
در پایان آن، مرحله بعدی شروع می شود. با کسی در خودآگاهی شریک شدن. دنیال یک نفر می گردی که درباره خودت به او بگویی (یا تو در باره او و او درباره تو)
اما دو نفر نیز در نهایت به تنهایی دچار می شوند: تنهایی دو نفره.
بعدش دنبال یک نفر دیگر می گردی که درباره نفر دوم به او بگویی.
با خود می گوید کاش کسی در این دنیا بود که به او نشان دهم این **** را.

فرداش 3:38:
توضیح1: گاهی جیزی می گویی و معانی دیگر هم پیدا می کند
توضیح2: ****= "داستان" ، "قصه" ، ماجرا، تعریف کردن خاطرات امروز برای یکی، ...
جالب: یهو déjà vu شد

2 Comments:

Blogger Lilith said...

آخرش یک کم خطری شد!

9:49 AM  
Anonymous Anonymous said...

قبلاً اينو خونده بودم و يه جايی توی ذهنم مونده بود. يه حالت ديگه هم هست. اونم اينه که وقتی "تو" و "او" با هم تنها ميشيد،
يک "يک" می شويد. (وقتی که با هم تنهاييد) پس اگر بخواهی دنبال "بعدی" بگردی که از "او" بهش بگويی
کسی که دنبال بعدی ميگرده تو نيستی. بلکه اون "يک" است که دنبال کسی ميگرده که از خودش بگه.
منظورمو متوجه شدی؟ آها، چرا از "او" به خودش نگی؟
يهو دلم خواست بگم.

پ.ن. اگه پ.ن رو نمينوشتی فکر می کردم منظورت از **** "سهيل" باشه. شايدم باشه. يا بوده.

9:03 AM  

Post a Comment

<< Home