Friday, February 04, 2005

عصر دوشنبه 12 بهمن:
آهای مردم -
مردم چرا اینقدر سفت به واقعیات چسبیده اند؟
چرا کمی از واقعیات فاصله نمی گیرند؟
شاید بی صبرند.
درسته که دنیای مدرن، برگشت به واقعیات است،
اما ما توی ایران، هرگز از واقعیات فاصله ای نگرفتیم که حالا بخواهیم به آنها برگردیم.
اکنون باید اول از آنها فاصله گرفت.
بیایید کمی ایده آل پردازی کنیم.
(و نه رمانتیک)
(آلمانی و نه فرانسوی)


امروز:
باید راه خودم را برای فرار از این تفکر وحشی پیدا کنم.
دیالکتیک هگل و سیستم انتشار ایده ها در آکادمیا، و متودولوژی های علوم و رشته های مختلف همه روش هایی در این زمینه هستند.

منظورم از تفکر در سطح، تماس همیشگی با واقعیات عینی و روز مره و ظاهری است. مردم می ترسند از واقعیت ها فاصله بگیرند. چون که همینطوریش دارند دور خودشان می چرخند، پس می ترسند اگر بالا بروند گم شوند!
در حالیکه بیشترشان خیالبافانی با خیالهایی تکراری است.

من بچه که بودم آرزوی پرواز مثل سوپر من را داشتم. اما پیش خودم می گفتم که این ژشته چون عاقلانه نیست. اما با گفتن این، ترسم از بابت آن می ریخت.
در جایی، سعی کردم که دیگر نترسم از خیالپردازی. اما آن نیز فایده نداشت. چرا که تفکر کنترل نشده و بی متد بازهم مثل موشک پرانی با کاغذ است - در حالی که روش ها رو بلد نباشی.

همین تلاش برای عاقلانه عمل کردن است که ما را این همه بر جای خودمان میخکوب کرده. اما این جمله را نیز زیاد شنیده ایم. باید راهی بسازیم که کار کند.

دوست دارم توی جنگل و بیابون پرسه بزنم - اما چون که ازونا نداریم، باید توی اتوبان بگردیم. (بیایان مدرن)

1 Comments:

Blogger Lilith said...

از اینجاش خیلی خوشم اومد :

بیایید کمی ایده آل پردازی کنیم.
(و نه رمانتیک)
(آلمانی و نه فرانسوی)

:)

10:59 PM  

Post a Comment

<< Home