Saturday, January 29, 2005

نسبیتِ خاص در مورد خود-زیبایی

بخش اول: حال گیری
یک: بعضیا به چهره خودشون زیاد حساس می شوند. نمی دانم دلیلش چی است. خیلی هم ربطی به قیافه ندارد. بعد از هزار سال زندگانی، هر وقت توی آینه نگاه می کنند حالشان گرفته می شود.
دو: اون بعضیا، فکر میکنند کاش یه ریزه چهرشون بهتر بود. اگه یه ریزه هم بهتر می شد خیلی راضی می شدن. برای همین جراحی بینی اینقدر طرفدار دارد. چون در مورد زیبایی، حتی قطره ای از آن نیز غنیمت محسوب می شود. (عمل گرایی)
بخش دوم: امید
سه: وقتی آدم با دست خودش از خودش عکس می گیرد، معمولا عکس خیلی بدی از آن در می آید چرا که از فاصله نزدیک، پرسپکتیو تشدید می شود و دماغ و اینا اغراق می شوند و قیافه بدتر از آنچه هست ثبت می شود.
چهار: هر انسان از نزدیک یک شکل است و از دور شکل دیگر. آدم ها در آینه ها، معمولا خود را زیادی-از-نزدیک دیده اند (و در پرسپکتیو شدید). آینه هم همان پرسپکتیو اغراق شده را دارد.
پنج: آدم، دیگران رو کمی بهتر از اون که هستند می بیند
در حاشیه: معدودی اما در پرسپکتیو هم ...

نتیجه: آدم یه خورده از اون چیزی که خودش توی آینه می بینه بهتره ها
البته نمیخام بگم زیبایی امری نسبی است. اینکه نسبی هست یا نه را اصلا نمی دونم.

اما آدم ها درست به همون انداره ای که اگه-بهتر-بودن-خوشبخت-می-بودن، بهتر هستند از اون-که-همیشه-می دیده اند.
همون قدر!

0 Comments:

Post a Comment

<< Home