Saturday, January 22, 2005

در دیالکتیک تنهایی، این پارادایم فقط به تنهایی توجه می کند و تمرکزش را بر حل مساله تنهایی می گذارد.
ادامه دیالکتیک تنهایی چیست؟

کسی که فیلسوف است دیگر روزمرگی ندارد. (نه آرش؟)

دو نفر که فیلسوف باشند دیگر روزمرگی ندارند.

تو جهان بینی خودت و من مال خودم را دارم. خب؟

دو نفر که باهم باشند و با اختلاف سن، یکی در دیگری خورد می شود. نه؟

دو نفر اگر یک واحد شوند...

آن یک واحد، دویش کدام است؟

دو نفر که یکی شوند، آن یک، تنها می شود. (می شوند؟)

آقا، سلمونی اینورا کجاهست؟

این هم ته ایده های دنیا که عرضه شد. خب بریم.

اون که کشف می کنه شاید حتی روزمرگیش هم یه موضوع جالب میشه براش...

نهایی، بر دونفر، (هم)، باید معنا و detect شود.

اگر نشود، بصورت ناشناس و نامرئی می فرسایاند.
پس بگرد دنبال تنهایی ها در گوشه های زندگیت.

دیوانه شده ام. کنترل generatorم را از دست داده ام. یک وقت نسوزه.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home